آخرین گلوله به قلم نیلوفر سامانی
پارت صد و چهل
زمان ارسال : ۱۲۴ روز پیش
فرقی نمیکند کجای این کرهخاکی زندگی کنی! فرقی نمیکند یک پیرمردِ عصا بدستِ شصت ساله باشی یا یک دختر بچه هشت ساله با موهای خرمایی بافته شده! فرقی نمیکند در بستر بیماری باشی یا برنده مسابقات دو ماراتن!
وقتش که برسد، باید حسابی که با دنیا دار ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اطلاعیه ها :
توضیحاتی در مورد جلد دوم آخرین گلوله:
جلد دوم رمان به نام "بازگشت گلوله"
در بخش آنلاین دنیای رمان پارت گذاری خواهد شد💙
روزهای سه شنبه و جمعه🤍
در ژانر مافیایی،عاشقانه و درام!
البته باید بگم در این جلد هم پارت های رازآلود و مهیج خواهیم داشت❤️
جلد دوم از لحاظ زمانی به موازات آخرین گلوله هست و در زمان گذشته رخ میده.البته باید عرض کنم در اواسط رمان، به زمان حال برمی گردیم و شاهد اتفاقاتی هستیم که پس از جلد اول در حال رخ دادن هست💜
بازگشت گلوله،روایت کننده زندگی برسام و رز هست.علاوه براین قراره شاهد حضور کارکتر های جدیدی هم باشیم💚
درسته جلد دوم ادامه جلد اول هست؛ اما توصیه می کنم
موقع خوندنش، به چشم یک داستان تازه بهش نگاه کنید...چون این جلد هم ماجراهای خاص و مهیج خودش رو داره و سایر کارکتر های جلد اول هم در اواسط رمان به برسام و رز ملحق میشن🧡
امیدوارم در جلد دوم هم همراه من باشید تا بتونیم در کنار همدیگه لحظات قشنگی رو رقم بزنیم💛✨
ارادتمند شما
نیلوفر سامانی
💥مژده مژده💥
برای دوستانِ عزیزی که منتظر پایان رمان بودن مژده دارم😁
آخرین گلوله در پارت ۱۷۶ به اتمام رسید و تا دیر نشده به رمان سر بزنید و پارتها رو پشت سر هم بخونید😍❤️
البته پیشنهاد میکنم کنارتون حتما یه لیوان آب قند داشته باشید....چرا؟؟
چون پارتهای بسیار مهیج و نفسگیری در پیش دارید و تا خودِ پارت ۱۷۶ قراره حسابی سوپرایز بشید😉
امیدوارم از خوندنش لذت ببرید❤️
قراره معادلات ذهنیتون حسابی بهم بریزه...😎
🎁🎁🎁🎁مسابقه جایزه دار🎁🎁🎁🎁
یک فرصت استثنایی برای عضویت رایگان در رمانهای ویآیپی اپلیکیشن دنیای رمان 😍
این یک مسابقهی هماهنگ شده بین چند تن از نویسندگان اپلیکیشن دنیای رمانه😍💚
این مسابقه قراره برای هر رمان 3 نفر برنده داشته باشه و اشتراک رایگان هدیه بده!
رمانهای حاضر در مسابقه که میتونید شرکت کنید👇
1️⃣ رمان «مهمیزهای سیاه» به قلم آزاده دریکوندی
در ژانر: مافیایی، اکشن، عاشقانه
2️⃣ رمان «زندگی را نمیبازم» به قلم صدیقه سادات محمدی
در ژانر: عاشقانه، اجتماعی معمایی
3️⃣ رمان «ققنوس در بند» به قلم محدثه کمالی
در ژانر: عاشقانه، اجتماعی، روانشناسی
4️⃣ رمان «قرار ما پشت شالیزار» به قلم فرناز نخعی
در ژانر: عاشقانه، هیجانی، معمایی، تاریخی
5️⃣ رمان «میراث هلیوس» به قلم نگار بنی هاشمی
در ژانر: عاشقانه، معمایی، فانتزی
6️⃣ رمان «پیلهی پروانه» به قلم فرگل حسینی
در ژانر: عاشقانه، معمایی، مافیایی
حالا شرکت در مسابقه به چه صورته؟
برای رمانی که دوست دارید برندهی اون باشید... کامنت بذارید! پارتهای رایگان رمان رو مطالعه کنید و کامنت بذارید...
برندگان از بین کسانی انتخاب خواهند شد که بیشترین کامنت رو برای اون رمان گذاشته باشن!
قوانین:
کامنتی که میذارید حتما و حتما در مورد متن اون پارت باشه.
نظرات یک کلمهای ( عالی / تا اینجا که خوبه / و...) و استیکر تنها نفرستید که شمارش نمیشه. نظر شما باید درمورد کاراکترها و اتفاقات اون پارت باشه.
به هیچ عنوان صرفا به خاطر اینکه کامنت هاتون زیاد بشه، کامنت غیر مربوط ندید.
فرصت شرکت در این مسابقه:
از ۲۵ شهریور ماه تا ۴ مهرماه خواهد بود و به برندگان کد عضویت رایگان رمان مربوطه تعلق میگیره🎁
دوستان عزیزی که توسط دنیای رمان بلاک شده بودند و قادر به ارسال نظر نبودن،از این پس امکانِ ارسال نظر براشون فراهم شده و تمامی بلاکیها لغو شدند🌹
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بدجنس بازی در اورد😂❤️
۴ ماه پیشدلنیا
۲۶ ساله 00تا هروقت باز بیاید منتظر می مونیم امیدورام موفق باشی وامتحانتو خیلی عالی تموم کنی وزودی برگردی کنارمون🥲 واما دیگه هیجان رمان داره خیلی اوج میگیره اگه ثامر بره بچه ها باید باشیطان بدجوری عذاب بکشن🥲
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
مرسی عزیز دلممم❤️🫂❤️ مرسی که تو نظرات حضور گرمت رو نشون میدی😘❤️ ثامر به عنوان یه بزرگتر خیلی خوب میتونی حامی بچهها باشه...💔واقعا بهش نیاز دارن
۴ ماه پیشدلنیا
۲۶ ساله 00اوه اوه نیلو جووون چه خبر بدی🥲🥲حالا مابدون شما واخرین گلوله چیکارکنیم واقعا باید خیلی خیلی ازت تشکرکنیم چون هرقسمت رمان هیجان خاصی داشت واصلا ازیه پارت نمیتونستم پارت بعدی رو حدس بزنم خسته نباشی 🥲
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
مرسی از لطفت عزیزدلم❤️ خوشحالم که آخرین گلوله براتون هیجانانگیزه😍 منم کلی دلم براتون تنگ میشه🥺اما زودی برمیگردیممم با کلی پارت مهیج😁❤️
۴ ماه پیشسارای
10ارامش قبل طوفان که میگن همینه، نیلو من قهرماااااااااااااا یادته😴😴😴😴😴
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
قهررر نکن با مننن🥺🥺 منم دیگه دارممم میرممم🥺💔 چرا اینسری انقدر زود لو رفتم؟😂 همه متوجه شدید آرامش قبل طوفانه😂❤️ باید روش حمله رو عوض کنم
۴ ماه پیشسارای
00دیدی میری ماروتوخماری میزاری، جاداره همه قهرکنیم یه ماههههههه خدایا صبر بده 📿📿📿📿دیگه نوشته هات داره کم کم لو میره دست رو شده برامون😄😄یه دستی زدم خودخودتو لودادی🤣🤣😁😆🤪🤪
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
ساراجان داری برعلیه منننن توطئه میکنیییی؟؟؟😂🧐❤️ من خودم اصلا دوست ندارم برمم🥲🥲
۴ ماه پیشسحر
00حالا چرا برای آخرین بار به عکس حسین نگاه کرد؟
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
منظورم این بود برای آخرین بار قبل رفتنش از خونه به عکس نگاه کرد😂❤️
۴ ماه پیشنیل
00ادامه اش.... یا اینکه به سرهنگ بگه برسام زنده است ؟تا الان که برسام کارخاصی نکرده بود برای اینکه وارد جریان اصلی بشه باید یک مهره قدیمی خارج میشد که اونم ثامر بیچاره بود.دیگه کی قراره خارج بشه؟
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
ثامر همچنان در داستان حضور خواهد داشت❤️
۴ ماه پیشسیتا
00اوه اوه چه حرکتی هم زد تا بهار دنبالش نره ولی فکر کنم اینطوری بهار کنجکاو تر شد حتما دنبالش میره ولش نمیکنه
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بهار یه روز از دست بردیا سکته میکنه😂 این پسر یهو میره خواستگاری.یهو فلش رو تحویل داد.یهو قضیعه برسام رو گرفت😂به قول باباش اروم و قرار نداره😂❤️
۴ ماه پیشنیل
00برسام و ثامر همدیگرو دیدن؟ار ا ن موقع که گفتی ثامر قراره ازپسرش حمایت کنه یه حدس های کوچیکی توی ذهنم شکل گرفت که احتمالا خودشو تحویل بده ولی در ازاش ممکنه بخواد امیرسام رو نجات بده؟
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بذار باهم پارت رو یه تحلیل کنیم❤️ برسام و ثامر ساعت دوازده باهم قرار داشتن.ولی ساعت ۱۲ ثامر روبهرو کلانتری بود🥲 پس یعنی نرفته به محل قرار اما چرا؟؟💔
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
از یه طرف باید به مکالمه ثامر و سرهنگ یه توجهریزی کنیم❤️ثامر گفت اومدم اعتراف کنم اما قبلش باید پسرمو ببینم.سرهنگ هم درجواب گفت:یکدقیقهدیر کردی ولی مطمئن بودم میای🥲
۴ ماه پیشنیل
00منظور از پسرش، برسام؟
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
اینو خباثت به خرج میدم و میگم در آینده مشخص میشه😂❤️
۴ ماه پیشآمینا
00نیلوفر دوتا باباها چیکار کردن.سرامیرسام معامله کردن؟؟مصطفی که از برسام خبر داشت چرا ثامر رو از شک درنیاورد.من هنوز نمیدونم مصطفی از کی دستور میگیره واسه ثامر کار میکنه ولی پسرشو پنهون کرده.
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
عزیزم ثامر از شک و شبهه ای که داشت به کسی چیزی نگفت.و البته به پیام مصطفی هم یه توجه ریزی کنیمم.ثامر با دیدن اون پیام،خیالش راحت شد و خودشو تسلیم کرد🥲❤️اینکه سر کی هست رو اسپویل نمیدم😁
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
میشه به نحوی گفت بین این دو نفر طی این ده ساعت یه معاملهای صورت گرفته اما چرا و برسر کی؟🧐
۴ ماه پیشfate
00وبرای بار هزار پشمانم 😂😭
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
😂😂😂 بذار برم جارو بیارم.تمیز کنیم اینجارو🧹🧹
۴ ماه پیشAa
00عالی وزیبا ممنون عزیزم امیدوارم در تمام امتحانات زندگیت موفق باشی🙏⚘⚘⚘
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
نوش نگاه قشنگتون❤️ مرسی عزیزدلم❤️محبتدارید✨️همچنینشما❤️
۴ ماه پیشآمینا
00😭😭😭😭اینا برای غم نبود حسین.عزیزم بردی جونم چقدرم ذوق داره 🥰اگه آهیرکثافت بذاره ولی این پارت پراز آرامش طوفانی سهمگین درپیش دارد.چرا ثامر رفت کلانتری من گفتم میره جنگ با آهیر 🥲🥲
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
جوری که بردیا هنوز به یاد حسینه:)))) به قول خودت جوری که این بچه ذوق داااره.هم برای خواستگاری و هم برای دیدن داداشش🥲🥺❤️ به بهار گفت داداشموووون🥺
۴ ماه پیشآوا
00نههههههههه ثامر خودشو تحویل داد حالا چه شکلی برسام و میبینم😭😭😭😭😭 نیلو جونم عالی بود امیدوارم تو درسات موفق باشی❤️
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
مرسی آوای عزیزمم❤️✨️❤️ دقیقا🥲 الان چطور همدیگه رو ببینن؟؟🥲 برسام چه واکنشی نشون میده؟؟🥲
۴ ماه پیشآمینا
10بهار جونم چقدرم هی از امیرسام میگه.ذهن عاشق مگه فراموش میکنه 🥲🥲گویند که سنگ لعل شود در مقام صبر،آری شود ولی به خون جگر شود.اینجا همه خون دل میخورن چرا؟؟نمیدونم چرا این بیت بی ربط اومد تو ذهنم😭😭
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
بهار بندهخدا فکرش پیش امیر مونده... انتظار داشت امیر بهخاطرش کوتاه بیاد🥲🥲💔💔
۴ ماه پیشفاطمه ع
۱۸ ساله 00واییی عالی بود و بلاخره برسام وارد شد
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
نوش نگاه قشنگت❤️ برسام اومد ولی ثامر رفت...🤦🏻♀️
۴ ماه پیشثریا
00واقعا چرا؟ 🙄🤕 خواهر برادری هاشون عالیه🥰😂 امیدوارم امتحانت رو به خوبی تموم کنی💕😇🙃 ❣️🥺 عادت کرده بودم هفته سه پارت بخونم🤷🏻 ♀️🤒 ولی خب صبر میکنم عزیزم 😘
۴ ماه پیشنیلوفر سامانی | نویسنده رمان
منم خواهر برادریشون رو خیلی دوست دارم😍❤️ ممنونم عزیز دلممم✨️❤️ انءشاءالله به زودی زود برمیگردیمم❤️✨️
۴ ماه پیش
هانیه
00خب بچه کنجکاوه نشون میدادی حلقه رو 😁